باید های ساده فرهنگ سازی برای اقتصاد مقاومتی

یکی از موضوعاتی که در مورد اقتصاد مقاومتی مخصوصا موضوع اقدام و عمل باید مورد توجه قرار بگیرد تعریف جایگاه مردم و فرهنگ سازی در این زمینه است.

به بیان بهتر باید مشخص شود نقش و وظایف مردم در هر شغل و جایگاهی در به ثمر نشستن اقتصاد مقاومتی چیست؟ اینکه یک زن خانه دار و یا یک معلم در کنار یک دانشجو یا یک نجار چه نقش و وظایفی در اقتصاد مقاومتی دارند و چه بهره ای از اجرایی شدن آن می برند، بایستی از سطح سخنرانی به سطح فرهنگ سازی تبدیل شود.


اینکه در یک روز مانند روز معلم یا پرستار یک مقام دولتی در جمله ای کلیشه ای به نقش بارز آن قشر خاص در شعار سال اشاره کند قطعا در دیده هر انسان بالغی فرهنگ سازی نیست، دولت و مجموعه های فرهنگ ساز،  باید با خط مشی مشخص و به دور از سیاسی و شعاری کاری با استفاده از ابزار رسانه در قالب های متناسب با ذائقه امروزی نقش هر قشر ، جنسیت و وطبقه را در اقتصاد مقاومتی مشخص و بهره های آن را نیز در کنار بیان وظیفه بیان کنند.

 مثلا برای قشر معلم مشخص شود که باید در کنار تعلیم دروس به مصادیق اقتصادی آن نیز اشاره شود در درس فیزیک به بخش خود کفایی ما در آن و بهره های اقتصادی که کشور و البته شرکتهای درگیر در این حوزه می برند، اشاره شود.

یک زن خانه دار با اصلاح الگوی مصرف اصلی ترین نقش اجتماعی را می تواند در اقتصاد مقاومتی داشته باشد زیرا اکثر خرید های یک خانه زیر نظر او اتفاق می افتد اینکه یک زن خانه دار باید دقیقاً چه کار هایی را بکند و یا نکند در قالب فرهنگ سازی عمومی بایستی انجام پذیرد.

این بحث به اقشار خلاصه نمی شود ما باید در تحولات، رویداد ها و کنش های اجتماعی هم جایگاه اقتصاد درون زاد و اقتصاد مقاومتی را مشخص کنیم.

از سوی دیگر تغییرات فردی و اجتماعی مانند ازدواج چه اثر گذاری و اثر پذیری در اقتصاد مقاومتی دارد، مثلا فرهنگ سازی انتخاب همه یا بخشی از جهیزیه از کالاهای داخلی و تسهیلاتی که دولت ارائه می دهد در اقتصاد مقاومتی و یا سودهایی که محیط زیست از اقتصاد درون زا می برد و سود هایی که می تواند به این اقتصاد برساند همه و همه موضوعاتی است که در قالب فرهنگ سازی عمومی برای بلند مدت مورد توجه قرار گیرد.

 تمرکز فقط در اینکه تا امروز ما فلان کالای خارجی را می خریدیم حالا این کالای ایرانی را بخریم ساده ترین و ناقص ترین برداشت از اقتصاد مقاومتی و فرهنگ سازی در این مورد است،

ما باید فرهنگ اقتصاد مقاومتی که اقتصاد انقلابی اسلامی است را در ریشه های کشور تزریق کنیم و همان طور که امروز نقش هر انسان در مقابل خانواده و جامعه مشخص است باید نقش هر انسانی در مقابل اقتصاد مقاومتی مشخص و بهره های حاصل از اقدام و عمل در این زمینه را بداند.

غلام وعارف

در سالی که قحطی شده بود و مردم زانوی غم بغل گرفته بودند، عارفی غلامی را دید که شادمان است.

به او گفت: چطور در چنین وضعی شادی می کنی؟

غلام: من غلام اربابی هستم که چندین گَله دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا میدهد، پس چرا غمگین باشم وقتی به او اعتماد دارم؟

عارف میگوید: از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.