بررسی مسئله مدارا و گذشت در گفتار و رفتار امامی که شیعیان او را به نام قیام و جنگ می‌شناسند

فرهنگ > دین و اندیشه - امام حسین را همواره در جنگ و قیام شناختیم. شناخت‌های تک بعدی از اهل‌بیت (ع) آسیب‌های فراوانی به جامعه ایرانی و جهان تشیع وارد کرده است.

این در حالی است که با مرور روایات واحادیث و نگاهی عمیق به سیره آن بزرگوار، مشاهده می کنیم که مدارا وگذشت و همراهی با اقشار مختلف مردم از سوی امام حسین در زندگی اش خصوصا با مخالفان و منتقدان موج می زند. 

مدارا کردن و با مردم و با مهربانی و نرمی برخورد داشتن، یکی از ارزشهای اخلاقی در روابط اجتماعی است که بسیاری از مشکلات رفتاری را برطرف می سازد. هم روان و اعصاب انسان از آرامش مطلوبی برخوردار می سازد و هم دیگران از اخلاق خوش ما بهره مند خواهند شد. امام حسین (ع) در حدیثی فرمود: « اگر جامه ای یا فردی در مشکلات سرگردان شده، و به دنبال چه باید کرد، می گردد و راه چاره ای ندارد، بداند که کلید حل مشکلات افراد، نرمی و مهربانی و مدارا کردن با مردم است.»

پیشتر در خبرآنلاین درباره این موضوع به مباحث زیر پرداخته‌ایم:
مدارا و عقلانیت در قیام امام حسین از نگاه استاد سروش محلاتی
مدارا و گذشت با مخالفان و منتقدان، تجلی‌گاه فضیلت‌های اساسی امام حسین از نگاه دکتر محمود گلزاری
مدارا و محبت با مخالفان، درسی مهم از مهلت خواهی امامد حسین در روز تاسوعا
امام حسین(ع) فرزند مکتب مدارا و گفت‌وگو در بیان دکتر مهدی مهریزی

در این قسمت به بخش هایی از اخلاق اجتماعی در سیره امام حسین (علیه السلام) پرداخته‌ایم. 

بزرگواری در کودکی

ابی رافع نقل می‌کند که: ایام کودکی در مدینه با امام حسین علیه السلام بازی می کردیم، با سنگ های مخصوصی می‌باید هدف خاصی را نشانه روی کرده اگر سنگ به هدف می خورد می بایست از هم بازی خود سواری بگیریم و اگر به هدف نمی خورد و هم بازی هدف را نشانه می رفت ما باید او را سواری می‌دادیم.

در بازی با حسین علیه السلام وقتی من سنگ را به هدف می زدم و می خواستم بر دوش او سوار شوم می فرمود:

امام حسین علیه السلام فرمود: «آیا می خواهی بر دوشی سوار شوی که رسول خدا او را بر دوش خود حمل می‌کند؟».

من از سواری گرفتن منصرف می شدم و هر گاه سنگ او به هدف می خورد، و من از سواری دادن سر باز می زدم و می‌گفتم من هم مثل تو سواری نمی دهم، می فرمود:اَما تَرْضی اَنْ تَحمِلَ بدناً حملهُ رسول الله صلیّ الله علیه و آله ! «آیا راضی نیستی حمل کنی بدنی را که رسول خدا حمل می کند؟».

از این رو با کمال میل او را بر دوش خود گرفته سواری می دادم.

بزرگواری و گذشت
روزی امام حسین علیه السلام با جمعی از دوستان، وارد باغ خود در مدینه شد که غلام آن حضرت به نام «صافی» نگهبان باغ بود. ورود امام به درون باغ بگونه ای بود که، صافی متوجه نشد و مشغول غذا خوردن بود، اما روش غذا خوردن او به گونه ای بود که امام را بخود مشغول داشت. زیرا هر قرص نانی که بر می داشت نصف آن را بسوی سگی که در پیش روی او نشسته بود می انداخت. وقتی از غذا خوردن فارغ شد، ما را دید و با خوشحالی فراوان سلام کرد و پوزش طلبید.
امام حسین علیه السلام پرسید: چرا در غذا خوردن هر قرص نانی که بر می داشتی نصف آن را بسوی سگ باغ می‌انداختی؟صافی پاسخ داد: من غلام شما و نگهبان این باغ می باشم، و این سگ نیز نگهبان باغ است، وقتی سفره انداختم در مقابل من نشست، و به من نگاه می‌کرد. من حیا کردم که او گرسنه باشد و من غذا بخورم، از این رو هر قرص نان را مساوی تقسیم کردم، نیمی خود و نیم دیگر را به سگ می دادم.وقتی امام حسین علیه السلام پاسخ غلام خود را شنید، گریه کرد و فرمود: «اگر چنین است تو را در راه خدا آزادکردم و دو هزاردینارنیز بتو بخشیدم».غلام گفت: اگر مرا آزاد کنی من دست از تو بر نمی‌دارم و باغبان تو در این باغ باقی خواهم ماند. 

وقتی امام وفاداری او را دید، همه باغ را به او بخشید و فرمود: إِنَّ الْکَریم ینْبغی لَه أَنْ یصدقَ قَولَه بِالْفِعلِ، أَو ما قُلْت لَک إجعلْنی فی حِلٍّ فَقَد دخَلْت بستانَک بِغَیرِ إِذْنِک، فَصدقْت قَولی و وهبت الْبستانَ و ما فیهِ لَک، فَاجعلْ اَصحابی الَّذینِ جاؤوا معی أَضْیافاً و أَکْرِمهم مِنْ أَجلی اَکْرَمک اللهُ تَعالی یوم الْقِیامةِ و بارک لَک فی حسنِ خُلْقِک و أَدبِک. «انسان بزرگوار باید عمل او گفتارش را تأیید کند، مگر به شما نگفتم که من را حلال کن زیرا بدون اجازه شما وارد باغ شدم، پس گفتارم را با عمل تصدیق کردم که این باغ را با آنچه در آن است بتو بخشیدم، پس دوستان مرا میهمانان من بحساب آور و به آنان احترام بگذار، خدا تو را در روز قیامت کرامت ببخشد، و این اخلاق نیکو و ادب تو را مبارک گرداند». 

ارزش پاسخ دادن به دعوت 
امام حسین علیه السلام با گروهی از یاران گرد هم بودند که شخصی یکی از همراهان امام را به سفره غذایی فرا خواند، اما او عذرخواهی کرده دعوت به طعام را رد کرد. امام علیه السلام به او اعتراض کرد و فرمود: «برخیز و دعوت برادر مؤمن را اجابت کن، در دعوت عذرخواهی وجود ندارد، دعوت برادر مؤمن را بپذیر و اگر روزه نداری، بر سر سفره بنشین و از غذاهای آن بخور و اگر روزه داری مقداری از غذا را بردار و تبرک کن». 

برطرف کردن مشکل مؤمن
یکی از ارزش های اخلاقی، در زندگی اجتماعی، برطرف کردن نیاز نیازمندان، و مشکلات مؤمنین است.

قال الامام الحسین علیه السلام: سمِعت أبی أمیرالْمؤمِنین علیه السلام یقُولُ: قال رسول الله صلیّ الله علیه و آله: منْ سعی فِی حاجة أَخِیه الْمؤْمِنْ فَکَأَنَّما عبَداللهَ تِسعةَ آلافِ سنَةٍ، صائِماً نَهاره، قائِماً لَیلَه «من از پدرم امیرالمؤمنین علیه السلام شنیدم که از رسول خدا صلیّ الله علیه و آله نقل می‌کرد که پیامبر صلیّ الله علیه و آله فرمود: کسی که برای برطرف کردن نیاز برادر مسلمان خود تلاش کند گویا خدا را نه هزار سال عبادت کرده است که روزها را روزه دار و شب ها را به شب زنده داری گذرانده باشد».

تعریف ارزش ها
یکی از ارزش ها، راستی و راستگویی است، ودروغ یکی ازضد ارزش ها و مانع تکامل روح انسانی است،که امام علیه السلام رهنمود داد: قال الامام الحسین علیه السلام: اَلصدقُ عِزٌّ، والْکِذْب عجزٌ، والسرُ أَمانَةٌ، والْجِوار قَرابةٌ، والْمعونَة صداقَة، والْعملُ تَجرِبةٌ، والْخُلْقُ الْحسنُ عِبادةٌ، والصمت زینٌ، والشُّح فَقْرٌ، والسخاء غِنی، والرِّفْقُ لُب. «راستگویی عزّت است و دروغگویی عجز و ناتوانی، راز امانت است و همسایگی خویشاوندی، یاری و کمک صداقت و پاکدلی است و کار و عمل تجربه، و اخلاق نیک عبادت است، و سکوت زینت و آرایش، و طمع و آزمندی فقر و گدایی است، و بخشش، بی نیازی و مدارا کردن، نشانه عقل است»

برخی از ارزش های اخلاقی
امام حسین علیه السلام در یکی از سخنرانی های اخلاقی خود، برخی از ارزش های اخلاقی را به ارزیابی گذاشت، تا مردم زندگی فردی و اجتماعی خود را تنظیم کنند.

امام حسین فرمود: «ای مردم! با ارزش های والای اخلاقی زندگی کنید، و برای به دست آوردن سرمایه های سعادت شتاب کنید، کار خوبی را که برای آن شتاب نکردید به حساب نیاورید، ستایش را با کمک کردن به دیگران بدست آورید.

با کوتاهی کردن سرزنش ها را بجان نخرید. اگر نیکی به کسی روا داشتید و آن شخص قدردانی نمی‌کند نگران نباشید زیراخداوند او را مجازات خواهد کرد، و خدا بهترین پاداش دهنده، و بهترین هدیه دهنده است.

بدانید حاجت ها ونیازهای مردم به سوی شما، نعمت های پروردگارند برای شما، پس نعمت ها را از دست ندهید که دچار عذاب الهی شوید. بدانید همانا نیکی ها ستایش به همراه دارد، و پاداش الهی را فراهم خواهد کرد، اگر نیکی ها را به شکل انسانی می دیدید، آنقدر زیباروی بود که بینندگان را خوشحال می ساخت. و اگر زشتیها را بدرستی مشاهده می‌کردید آن را بسیار زشت روی و بد قیافه می دیدید که دل ها از آن نفرت داشته و چشم ها فرو بسته می‌شد تا آن را ننگرد.

ای مردم! کسی که انفاق و بخشش کند بزرگوار است، و کسی که بخل ورزد پست است، و همانا بخشنده ترین مردم کسی است که به انسانی کمک کند که به او امیدی نداشته باشد. و با گذشت ترین انسان ها کسی است که به هنگام قدرت عفو کند.

و موفّق ترین انسان ها در روابط خویشاوندی کسی است که با آنان که از او بریدند ارتباط برقرار سازد که ریشه ها پس از بریده شدن شاخه ها، دوباره جوانه می زند.

هر کس در نیکی کردن به برادران خود شتاب کند فردا نتیجه آن را خواهد دید و کسی که برای خدا به برادر خود کمک کند خدا او را به هنگام نیازمندی پاداش می دهد و بیش از آنچه به دیگران کمک کرده بلاها را از او دور می سازد.

و کسی که اندوه دل مؤمنی را برطرف سازد، خدا اندوه و مشکلات دنیا و آخرت او را برطرف خواهد ساخت. و کسی که با مردم خوش‌رفتار باشد، خدا نسبت به او خوش‌رفتار است و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد»

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.